من درگیر توام بیا و باز شادم کن،بی تو ویرونم عشقم بیا و آبادم کن تو نباشی قلب من می میره،این عشق تو جون از من می گیره . . . نم نم و آروم عاشقت شدم،کاری کردی با دلم تا جونمو برات بدم دوست دارم قد خدا،اگه تو لیلی باشی بدون که مجنونت منم . . .
روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت روز میلاد ، همان روز که عاشق شده بود مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت
زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت
چه تفاوت که چه خورده است غم دل ی
آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت
او کسی بود که از غرق شدن می ترسید
عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت
هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد
واژه خسته که یک روز کبوتر شد و رفت
درباره وب
جستوجو
ویژه مدیریت وب
برچسبها وب
حامیان بلک اسکین
تاریخ : چهارشنبه 93/3/14 | 8:20 عصر | نویسنده : سیاوش درویش زاده | نظرات ()